هیچ وقت انقدر لیاقت تعطیلی نداشتم. هیچ وقت انقدر ساعت خواب منظم نداشتم (فکر نکن حالا 10 شب می خوابم تا 6 صبح! 5 صبح می خوابم تا 11 ظهر!) . هیچ وقت انقدر اتاق کثیفی نداشتم. هیچ وقت انقدر بی رغبت به تماشای تلویزیون نبودم. هیچ وقت انقدر منتظر زندگی در پیش رو نبودم. هیچ وقت انقدر با خودم در صلح و پذیرش به سر نمی بردم. در آغاز دوره ی چهارم زندگی من.