صندوق صدقات هستم من گویا. هرکی از کنارم رد میشه یه خاک تو سرت میاندازه تو قلکم. حالا منافعش به چه نهادی میرسه من نمیدونم. شایدم حساب قرض الحسنه باشم. خاک تو سرتهاشون رو میریزن به حسابم تا شاید یه روزی جایزهی بهت گفته بودم رو ببرن. در هر حال خوشحالم که در و همسایه و فک و فامیل و حتی غریبهها انقدر بهم اعتماد دارن که خاک توسرتهاشون رو به دستم بسپرن!