۱۳۸۴ خرداد ۱۵, یکشنبه


بدترین قسمت شب اینه که انقدر بیدار مونده باشی که کلاغ ها از خواب پاشن. بعد تازه بخوای بخوابی! یکی داد می زنه :
- آهای من پاشدم شما هم پا شین!
اون یکی داد می زنه:
- خفه شو بابا بذار بخوابیم.
بعد دیالوگ شروع می شه!
- آهای من گشنمه!
- آهای با همتونم پاشین! هی با تو هم هستم تن لش!
- به من می گی تن لش؟!
- هی هی من گشنمه! اونورا غذا نیست؟!
- اه انقد سرو صدا کردین که بچه هم پاشد! حالا چطوری اینو ساکت کنم؟!
- کسی مسواک منو ندیده؟!
- هی تو! تن لش خودتی و اون ننه ی چلاقت!
- به مادر من می گی چلاق؟!
- می شه به جای این جرو بحث ها چشماتونو باز کنین ببینین اونورا غذا هست یا نه؟!
- آهای خفه می شین یا بیام خفتون کنم؟!
و وای به اینکه این وسط آقا گربه از خواب بیدار شه و عصبانی شه و بپره وسط دعوا! و یه پشه هم بیاد دم گوشتون بگه:
- صبع بخیر! صبع بخیر!
دیگه تا خود صبح خواب ندارین! البته صبح که چه عرض کنم! الآن صبحه! خوابی که می خواستی تا ظهر بکنی مالیده!