۱۳۸۸ دی ۵, شنبه

روزهای نشانه دار. بعضی روزها هستند که تبدیل به خاطره می‌شوند اما نام خاصی ندارند. این روزها روزهایی هستند که به آن‌ها می‌گوییم آن روز که رفته بودیم... آن روز که قرار بود... . اما بعضی روزها اسم دارند. سیزده به در، 15 خرداد، 13 آبان، تاسوعا، عاشورا... . وقتی یکی از این روزها خاطره می‌شود انگار که این خاطره اصالت بیشتری دارد. اسم دارد. تاریخ دارد.
بی حرکت در گوشه‌ای نشسته‌ام و سعی می‌کنم تجسم کنم که پارسال در این لحظه مشغول چه کاری بودم. اما حافظه اصالت سرش نمی‌شود. امروز هم چیزی بیشتر از آن روز که رفته بودیم نیست. بعد ناگهان به ذهنم می‌رسد. امروز هم همان‌جا نشسته ایم، دو نفر کمتر. نگاهی به لپتاپم که پارسال نبود می‌اندازم. و یاد آن دست نوشته‌ای می‌افتم که پارسال همین موقع نوشتم و امسال چقدر کمرنگ به نظرم می‌رسد. اگر این لحظه را سال قبل همین موقع تجسم می‌کردم باور نمی‌کردم. هرگز آن دست نوشته را نمی‌نوشتم. تنها چیزی که در ذهنم است این است: سال بعد همین موقع چی؟