۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

یک روز هم که تصمیم گرفتیم به منظور کمک به کاهش ترافیک، از طریق ناوگان حمل و نقل شهری به تردد بپردازیم و از هوای زودرس بهاری استفاده کنیم و پهلوان هم شده بودیم و هیچ کت و ژاکتی به همراه نداشتیم و به قول معروف شاید داشتیم کل کل می‌کردیم با پروردگار،گوی گردون تصمیم گرفت که طبق معمول یک درس حسابی بهمان دهد و برایمان در آن بیرون از پنجره مانور رعد و برق ترتیب داده است. شاید باید اینجا صبر کنیم تا بهار که هیچ، تابستان شود!