۱۳۸۶ آذر ۱, پنجشنبه

بعضی روز ها هست که آغاز یک عصر جدیده ولی هیچ کس متوجه نیست. مثل اولین روزی که بعد از بردن یه بازی فوتبال خیابونا شلوغ می شه. مثل اولین باری که یه اتوبان عریض تو شهر می بینی. مثل اولین ماشین ای تی ام ای که تو یه بانک می بینی. اولین روز خیلی برات عجیبه اما از فردا یه طوری رفتار می کنی انگار مدت هاست با این پدیده آشنایی. انگار که از اول اونجا بوده. انگار خودت رو قبل اون یادت نمیاد. اولین روزی که در اولین بارون پاییزی برای طی کردن یه فاصله ی 2 کیلومتری دقیقا 2 ساعت تو راه بودی یکی از این آغاز هاست.