Common Sense. از جمله عباراتی است که معادل فارسی آن "عقل سلیم" چندان چنگی به دل نمی زند. عقل جمعی سالم است (بماند که پیدا کردن معیار عقل جمعی خود بحث برانگیز است) و هر کس خلاف آن فکر کند به طور ضمنی سلامت عقل خود را زیر سوال می برد. بگذریم. خاطرم نیست به چه علت چند سال پیش روزی به دنبال یک بیکاریه چند ساعته در دانشگاه مثل برق گرفته ها وارد دانشکده ی فلسفه ی علم شدم و یک راست سراغ کتاب خانه رفتم و مثل همیشه ربع ساعتی به کتاب ها خیره شدم تا یک کتاب را از قفسه بیرون کشیدم. دایرۀ المعارفی بود. زیر عنوان Common sense از آزمایشی نوشته بود که روی بچه ها انجام می شد تا مشخص شود که سن دقیق شکل گیری عقل سلیم در انسان چیست. آزمایش از این قرار بود که به بچه ها گفته می شد که مثلا قلی اسباب بازی خود را در اتاق روی میز می گذارد و از اتاق خارج می شود. سکینه وارد اتاق می شود و اسباب بازی را در کشو قرار می دهد. قلی فکر می کند که اسباب بازی کجاست؟! اکثر بچه های سه تا چهار ساله پاسخ می دهند در داخل کشو اما بچه های های چهار و نیم ساله جواب می دهند روی میز.
از ساده ترین مفاهیم عقل سلیم در انسان در سنین بسیار کم شکل می گیرد. بعد تو شش سال است که طرف را ندیده ای. حافظه اش چنان غباری گرفته است که اگر نوشته ای از شش سال قبل خودش به دستش برسد افکار آن غریبه را درک نمی کند. آنوقت هنوز فکر می کنی تشخیص می دهی در ذهنش چه می گذرد فقط به این خاطر که مثلا روزی از خیلی نزدیک دیده بودی؟ خبر جدیدی برایت دارم سکینه آمد و اسباب بازی را برد.