۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

Empathy!!

از وقتی در این صفحه ی همش یدونه پشه بود اما پدرسگ تا صبح نذاشت بخوابم در این کتاب چهره عضو شدم هر وقت نصف شب از شدت خارش از خواب بیدار می شم و دیگه خوابم نمی بره حتی فکر اینکه می تونم برم روی دیوارش یه چیزی بنویسم و شاید یکی دیگه از همنوعانم بیاد اون وقت شب باهام ابراز همدردی کنه باعث می شه خارشم کمتر شه!